



جهالتی که باعث شد تا" ترامپ" باردیگر مورد تمسخر قرار بگیرد
رئیس جمهور آمریكا "ترامپ" با روسای شرکتهای دارویی در کاخ سفید ، درباره( COVID-19 ) یا ویروس کرونا در حال شیوع نشستی داشته است او با صحبت پیرامون خطرات این ویروس در سیارهی زمین از مخاطبین خود پرسید که آیا میتوان از واکسن آنفولانزای معمولی برای جلوگیری از شیوع کرونا استفاده کرد؟
سپس به طرح سؤال وپیشنهاد دیگری پرداخت كه مدیران شركتهای داروسازی امریکا واكسن ویروس را در اسرع وقت تهیه كنند و درادامه با اظهار موردی تعجب آور از اینكه چرا داروی پیشنهادی برای درمان کرونا از فردا وارد بازار نمیشود!موجبات شگفتی بسیاری را فراهم آورد.
این گفتههای وی را برخی از رسانهها و شبکه های اجتماعی منتقل کرده و کاربران با استهزاء مطالبش آن را ناشی از جهالت وعدم آگاهی رئیس جمهور آمریکا که (ابتدا باید داروی جدید را امتحان کرد و این در حالیست که "واکسن مورد نظر "هنوز در قالب ایدهای در آزمایشگاه تحت بررسی است ، نمیتوان آن را تائید کرده و روانه بازار کرد) در قبال آن واکنش منفی نشان داده اند.
تهیه وترجمه : نجوای کنگان
منبع :
The president is pushing to get a Covid-19 vaccine before the election. It doesn’t work like that.
نوع مطلب :
برچسبها :
نجوای کنگان . تهیه وترجمه : نجوای کنگان منبع : Trump’s ignorance was on public display during coronavirus meeting with pharmaceutical execs The president is pushing to get a Covid-19 vaccine before the election. It doesn’t work like that. By Aaron Rupar@atrupar Mar 3،
2020،
11:30am EST،
لینکهای مرتبط :

محافل علمیو دست اندر کار بین المللی در بارهی پیشگیری و مقابل با کرونا چه میگویند؟
نکات پیشگیری از ویروس کرونا ... و در صورت احساس به این بیماری چه باید کرد؟
درادامهی تمرکز به موضوع" کرونا" با توجه به اهمیت موضوع جستجویی در سایتهای مشهور مرتبط بین المللی داشتم که خلاصهی ازآنها و منابع تقدیم میدارم ، و اقع امر این است که عموماً حتی کشورهای صاحب سبک در مقابله با بحران مذکور اقدامات موثر وخنثی کننده وبازدارنده در حد صفر و یا خیلی متفاوت تر از تلاشهای جاری در کشورمان ارائه نکرده اند و تنها درمواردی امکانات بیشتر دراختیار وتدارک تجهیزات تفاوت مجاراست؟! و نقاط مشترک جهت بازبینی در اقدامات ساده اما گاهی مورد غفلت قرار گرفته مرتبط بشرح زیر است :
- "کرونا" یک ویروس است ، برای مقابله با ویروس آن را نباید با باکتری ومیکروب ؛ اشتباه بگیریم( برای مثال دستگاه اندازه گیری حرارت بدن یا تب سنج تنها دمای بدن را آشکار میکند ولی الزاماً آشکارکننده عارضهی ابتلا به بیماری میکروبی یا باکتریائی یا ویروسی نیست ! که علاوه برآن باید به سازوکارها ومعاینات و بررسیهای دیگر نیز توجه داشت.
- وحشت و اضطراب باعث دستپاچگی و انجام اشتباهات ناخواسته میشود، لذا باید با ساماندهی نگرانی در چارچوبی هوشمند وهدفمند، راههای صحیح پیشگیری ورعایت دقیق نکات بهداشتی به مقابله با آن خرد و همت و اراده جمعی داشته باشیم ( فرهنگ رعایت بهداشت و ایمنی و آموزش و آمادگی را ارتقاء بدهیم)
- توقف خروج از منازل و عدم انجام مسافرت ورعایت لحظه به لحظهی مراقبتهای بهداشت فردی وگروهی
- واقعیتها را رصد کنیم و شایعه و نکات اصولی را از غیر اصولی جدا کنیم.( شایعات پیرامونی از خود "کرونا"خطرناک تراست؟!
- مشاوره پزشکان و متخصصین وکارشناسان امر بیماریهای عفونی در هنگام احساس علائم مشکوک اولیه این بیماری، موضوعی حیاتی است.
بیشتر ما پس از انتشار و انتقال مداوم آن به شهرهای و کشورهای جدید ، به دنبال راههای ممکن و مؤثر برای جلوگیری از بروز بیشتر این ویروس میگردیم ، اما بعضاً اطلاعات غلط و دادههای نادرست زیادی در این زمینه پخش میشود و برخی از آنها ممکن است برای سلامتی عمومی جامعه مضر باشد. سازمان بهداشت جهانی لیستی از شایعات بیشتر منتشر شده را در این زمینه را منتشر کرده تا آنها را با شواهد یا توجیهات مناسب رد کند.
اپیدمیشایعات:
براساس مقالات اخیر در منابع رسانهی معتر ، در حالی که کشورها در سراسر جهان برای تلاش برای مبارزه با شیوع ویروس کرونا" تلاش میکنند ، اطلاعات نادرست بسیاری سریع گسترش مییابد تا مبارزه با ویروس خطرناک (19-COVID) پیچیده تر و دشوارتر شود.
سازمانهای بهداشت و درمان درسطوح مختلف در سراسر جهان به طور مداوم در تلاش هستند تا مردم را از بهترین راههای ممکن برای جلوگیری از سرایت عفونت کرونا و حفظ سلامت و ایمنی خود در برابر این بیماری مطلع کنند ، در تلاش این سازمانها برای محدود کردن تاثیر و شیوع ویروس. اقدامات احتیاطی عمومیرایج مانند شستن مناسب دست ، پوشاندن دهان هنگام سرفه و سایر روشهای مؤثر برای جلوگیری از شیوع میکروبها وجود دارد ، اما در عوض شایعات بسیاری وجود دارد که در واقع به محافظت در برابر ویروسها کمک نمیکند.
سازمان بهداشت جهانی (WHO) لیستی از چنین شایعات مغالطه آمیز را گردآوری کرده و توابع ومتغیرات مربوطه را تشریح کرده است برای مثال از (شستشوی بینی با محلولهای شور تا خوردن سیر.و...)
وب سایت پزشکی " MD "گزارشی را در مورد راههای جلوگیری از ویروس کرونا منتشر کرده است ، و اینکه در شرایط فعلی که عامل ترس از ویروس مذکور بر روی کل جمعیت جهان چکار میشود کرد و چه کاری باید انجام داد یا از آن جلوگیری کرد را توضیح داده است.
دستورالعملهای موجود در این گزارشها ، به راهنمائی اشخاص ، چه بیمار ، وغیر بیمار و چه از نظر حفظ سلامتی موارد لازم را بیان کرده و آنچه را که فرد باید دنبال کند (در عمل یا اجتناب) برای محافظت از خود و دیگران در برابر این خطر بوضوح تعریف نموده است.
مقامات بهداشت عمومیاز مردم میخواهند كه برای ویروس جدید كرونا (كه با نام Covid-19 نیز شناخته میشود) - بدون وحشت - درگام نخست دستورالعملهای دقیق بهداشتی از منابع رسمی کشور را تهیه کرده و بصورتی جدی آن را بکارگیرند ذیلاً مواردی را با نشانی منابع زیر که برای محافظت ازسلامتی خود و اعضای خانواده وجامعه میتوانیم دنبال کنیم معرفی میگردد :
عبدالمجید اورا/ کنگان
منابع :
-https://www.webmd.com/lung/news/20200228/preparing-for-coronavirus-dos-and-donts
-https://www.independent.co.uk/news/world/americas/coronavirus-news-myths-information-spread-pets-vaccine-medicine-a9361491.html
Official website of the Department of Homeland Security-
-https://www.telegraph.co.uk/global-health/science-and-disease/coronavirus-symptoms-treatment-help/

در اینجا 5 روش معرفی شده است که نشان میدهد چرا نوابغ متفاوتند؟
با این حال ، آنچه که نوابغ را واقعاً با یک فرد متوسط متفاوت نشان میدهد ، چیزی نیست که آنها اغلب فکر میکنند ، بلکه روش فکر کردن آنهاست که آنها با آن فکر میکنند. با دنبال کردن راهبردهای تفکر در بزرگترین ذهنهای متفکر، ما نیز میتوانیم لحظاتی از الهام خلاق تجربه کنیم.
" مایکل مایکلو " در مقاله خود در مورد چگونگی تفکر نوابغ ، چندین استراتژی خاص را برای افراد "بزرگ فکر" بیان کرده است. این راهکارها توسط نبوغ خلاق در همه زمینهها از علم تا هنر گرفته و صنعت استفاده شده اند.
در بخش زیر خلاصهای از این استراتژیهای پنجگانه آورده شده است( ممکن است یک نابغه "ماده خاکستری" بیشتری نسبت به بقیه داشته باشد)
1- نابغه مشکلات را به روشها واز زوایای مختلف مشاهده میکنند.
به طور کلی ، رویکرد آنها به مشکلات کمیمتفاوت تر از بقیه ما ست. ما بیشتر تمایل داریم وقتی به ایدهی منطقی دست یافتیم تفکر خود را متوقف کنیم و همچنین ما از ایدههایی که به نظر میرسد خیلی دشوار یا غیر عملی است چشم پوشی میکنیم.
با این وجود نبوغ کارهای مختلفی انجام میدهند. تلاش آنها به ایده اول متوقف نمیشود و همچنان به جستجوی شیوههای مختلف برای یافتن راه حل میپردازند.، کما اینکه آنها افکار اولیهی خودرا حذف نکرده و از آن غافل نمیشوند
2-نبوغ ایدههای خود را قابل رویت میسازند.
متفکران بزرگ تمایل دارند که روی تواناییهای بصری و مکانی تمرکز کنند. مولف این مطلب خاطرنشان میکند: گالیله با ایجاد ایدههای خود در قالب نمودارها ، نقشهها و طراحی دادهها ، علوم را متحول کرد ، در حالی که معاصران وی از رویکرد ریاضی و کلامیسنتی استفاده میکردند.
روشهای زیادی برای استفاده از این روش درحل مسائل وجود دارد. ما نیز میتوانیم یک نقشه ذهنی یا صفحهی از سلایق خود ایجاد نموده تا ایدههای خود را روی کاغذ تجسم کنیم.
3- نابغه تولید کننده است .
نابغهها کارهای زیادی انجام میدهند ، اما همیشه کارهایشان بزرگ نیست. آنها بسیار شکست میخورند. نمونه کلاسیک این ماجرا "توماس ادیسون" است که در زمان اختراع "لامپ " قبل از موفقیت نهایی خود برای چندمین بار شکست خورده است.
بعضی اوقات ، ترس ما از اشتباه میتواند مانع خلاقیت مان شود ، بنابراین به خود اجازه دهیم کاری جدید انجام دهیم.
کشیدن یک تصویر، نوشتن یک پیش نویس یا برنامه عملی که ممکن است درآغاز مضحک به نظر برسد! ، و سپس یک کار دیگر و کاردیگری انجام دهید. هرچه بیشتر تولید کنید ، بیشتر به سمت تولید چیزهای بزرگ وبهتر میروید.
4- نوابغ ارتباط امور را فرض میکنند.
آنها قادر به دیدن ارتباط در ایدهها یا موضوعات به ظاهر بی ارتباط هستند. بسیاری از تستهای خلاقیت با ارائه چیزی به افراد ، مانند ارتباط "آجر"ها با هم از این ایده استفاده میکنند و از آنها خواسته میشود چندین روش ممکن برای استفاده از آن بیابند.
چند ایده اول معمولاً بسیار سنتی هستند ، اما هرچه بیشتر به ایدههای جدید فکر کنیم ، راه حلهای ما خلاق تر میشوند. این میتواند یک روش عالی برای تمرین تفکر خلاقانه باشد.
5-نوابغ به صورتی مجازی و انتزاعی فکر میکنند.
نویسنده ؛ به نقل از ارسطو که بکارگیری استعارهها را نشانه نبوغ میدانست ، توضیح میدهد: "اومعتقد بود فردی با توانایی دیدن شباهتهای بین دو ناحیه جداگانهی یک مورد و پیوند دادن آنها به یکدیگر ، باید شخصی از نوع خاص باشد.
بار دیگر ، میتوانیم با جستجوی پیوندها بین ایدهها یا چیزهای مختلف ، هنگامیکه سعی در تولید چیزهای جدید داریم ، از این ایده کمک بگیریم .
وی درادامه از مثال" ادیسون" استفاده میکند ، که پس از توسعه شباهت عملکردی بین بازی قیف و حرکات مردکاغذی و لرزشهای حاصله صوتی ، فونوگراف( گرامافون- آوا نگار) را اختراع کرد.
اهتمام به این پنج استراتژی در کوتاه مدت ممکن است یک شبه ما را به "داوینچی" تبدیل نکند. اما این استراتژیها راههای مطمئن برای گسترش ذهن و توسعهی تفکر ما ارائه میدهند و استفاده از آنها شانس بهتری برای به وجود آوردن چیزهای واقعی و ابتکاری را به ما میدهد.آیا راهکارهایی برای کمک به خود در رسیدن به ایدههای عالی داریم؟
نویسنده : "مایکل مایکلو " بعنوان یکی از متخصصین خلاقیت در جهان امروزشناخته میشود
تهیه وترجمه : نجوای کنگانمنیع:How Geniuses Think
/ By Michael Michalko
نوع مطلب :
تحلیل مقاله،
برچسبها :
لینکهای مرتبط :

کتاب: وضعیت بحران
تالیف: زیگمونت باومن - کارلو بوردونی
نویسندگان کتاب "وضعیت بحران"( State of Crisis) حاصل کار دو جامعه شناس لهستانی Szigmont Baumann و Carlo Bordoni ایتالیایی است که در راستای گفتگوی گسترده و عمیق در درک بحران اقتصادی و اجتماعی در دنیای غرب منتشر شده است ، آنها در این کتاب ایدههای خود را بر اساس تعریف و آناتومیمعنای بحران و سعی در درک نقش آن در بازیابی وقایع دارند. تشکیل جوامع و دولتها ، پس از تجزیه و تحلیل بحران مدرنیته و پیامدهای آن که با پایان گرفتن بحث درباره بحران دموکراسی به اوج میرسد.
درآغاز ، بوردونی معتقد است كه "بحران" ممكن است بیانگر امری مثبت ، خلاقانه و امیدوار کننده باشد ، زیرا نشانگر تغییر است و ممكن است پس از جدایی و فروپاشی تولدی تازهای در راه باشد. همچنین ممکن است بلوغ یک تجربه جدید باشد که منجر به یک نقطه عطف در سطح شخصی ، تاریخی و اجتماعی گردد.
" بوردونی" بحران کنونی اروپا ، به ویژه بیکاری فراوان و افزایش نابرابری اجتماعی را با پیامدهای وقایع دهه اول قرن بیست و یکم پیوند داده است. به گفته وی ، این تصادفی نیست که حمله به برجهای دوقلوی در نیویورک در سال 2001 موجبات زلزله را در بازارهای مالی فرا هم آورد و تأثیر آن تا به امروز ادامه داشته باشد. جدای از این واقعیت که "انفجار اقتصادی جدید" ناشی از جهانی سازی بوده ، که در آن شرکتهای چند ملیتی و "آزادسازی اقتصادی مرزها" - علاوه بر تأثیر مهم بر آزادی مطلوب و ارتباطات شخصی ، منجر به مشکلات اقتصادی بزرگی نیز شده اند. "اگر بازار مالی در توکیو فروپاشد.خسارات این کشور پیامدهای مستقیمیدر لندن یا میلان دارد و بنابراین حباب اقتصادی ناشی از اوراق بهادار پر ریسک و پر مخاطره که در آمریکای جنوبی آغاز شده ، مسئولیت جدی ترین سقوط سیستم بانکی در تاریخ را بر عهده داشته است و به اروپا راه یافته و بحران فعلی را برانگیخته است که راهی برای نجات از آن نمیبینیم.
اما ازسوی دیگر باومن میگوید: اجازه دادن به بازار آزاد افسار گسیخته برای پیش راندن سودبیشتر ، منجر به بروز بلایای اقتصادی و اجتماعی خواهد شد ، وی میپرسد: "آیا ما باید و آیا میتوانیم به ابزارهای قدیمیکه دولت در نظارت ، کنترل و مدیریت استفاده میکرد ، برگردیم؟ هیچ تردیدی وجود ندارد که انجام این کار شاید برای ما امکان پذیر نباشد دولت مانند گذشته نیست زیرا آنگونه که در نظر گرفته شده بود نیست...
"باومن" نیز معتقد است آنچه بحران فعلی را متمایز میکند این است که در دوره جدایی قدرت و سیاست در حال حاضر به این نتیجه "عدم وجود نیروی کارآمد قادر به انجام آنچه هر که مقابله با بحران نیاز دارد ،رسیده ایم، یعنی انتخاب مسیر و استفاده از درمانی است که آن انتخاب مستلزم پیگیری این گزینه است .. بویژه که در بسیاری از کشورهای غربی دیگر ایمانی به اخلاص سران و پارلمان ندارند و مردم برای اعتراض به کف خیابان مراجعه میکنند.
وداع طولانی با مدرنیته
"بوردونی و باومن" سپس به بحث و گفتگو درباره بحران مدرنیته میپردازند و بوردونی بحث را در مورد آنچه او آن را واقعیت موجود میداند ، یعنی عقب نشینی مدرنیته از وعدههای خود و بی توجهی پسامدرن به آن وعدهها با تمسخر آغاز میکند. او میگوید ، اولین این وعدهها ، ایده عصر روشنگری امنیت است ،که نیست "زیرا یقینهای بزرگی از فناوری که قادر به جلوگیری و جلوگیری از بلایای طبیعی استفروپاشیده و پیش از این واقعیت که وعدهی طبیعت تسلیم میشود ، سقوط کرده است" علاوه بر "بلایای اخلاقی" ناشی از فعالیتهای نادرست انسان ، که این ممکن است از اولی خطرناک تر باشد "، در یک مسابقه برای نشان دادن مهارتهای تخریب" بحران سازی را تشدید کرده است.
وی ادامه میدهد که سایر وعدهها نیز همان سرنوشت را یافته است مانند: حضور ضامن پیمان اجتماعی پس از نبردهای مهم سیاسی و صنفی که مطرح شد ، به "موضوع شک و تردید"دچار شده است ... این شامل کلیه اقدامات مقرر شده توسط دولت به عنوان بخشی از توافقنامه مشترک متقابل با شهروند ، برای تضمین سلامت وی ، حق وی برای کار ، خدمات اساسی ، تأمین اجتماعی و بازنشستگی و سالمندی است، که نادیده گرفته اند "
پسادموکراسی
در جبهه عمومی، بدهیهای دولت رفاه را ناشی از فشار فزاینده افکار عمومیبرای ارائه کالاهای اساسی و خدماتی که کیفیت زندگی را بهبود بخشیده اند ، مییابیم. این اتفاق در سال 2008 رخ داد.
"بوردونی" همچنین در طولانی مدت روی مفهوم "پسا دموکراسی" تمرکز میکند که در آن طی سیاست بیشتر با شهروندان ارتباط برقرار میکند و با وضعیت "ضد سیاسی" پایان مییابد و هشدار میدهد که بیگانه کردن شهروندان از مشارکت سیاسی و در نظر گرفتن سیاست "کار کثیفی است که نباید در آن دخیل باشد و باید در اختیار کسانی باشد که آن را به صورت حرفهای تمرین میکنند". ... یک مسیر مستقیم به اقتدارگرایی "، یعنی دقیقاً مسیری که موسولینی از آن استفاده کرد اکنون در غرب بشدت رواج پیدا کرده است.
پسا دموکراسی ، همانطور که "بوردونی" میبیند ، "روشی پنهان است که به عنوان یک فرآیند طبیعی به تصویر کشیده میشود ، زیرا آزادیهای رسمیرا تضمین میکند در حالی که آنها خودرا از محتوای دموکراسی واقعی مورد ادعای قبلی خود؛ خالی کنند".
بوردونی ویژگیهای این مرحله را در غرب به شرح زیر خلاصه میکند:
1- لغو قوانین حاکم بر روابط اقتصادی و کنترل پول و بازارهای مالی.
2- کاهش چشمگیر مشارکت شهروندان در زندگی سیاسی و انتخابات.
3- واگذاری وظایف دولتی و خدمات اداری به بخش خصوصی.
4- وخیم ترشدن وضعیت رفاه و محیط زیست و محدود کردن خدمات اساسی به فقرا.
5- تأثیر گروههای فشار که سیاست را در جهت مورد نظرشان هدایت میکنند.
6- انقباض سرمایه گذاریهای عمومی.
8- حفظ عناصر صوری دموکراسی به شکلی که بوسیلهی جنبههای از آزادی آن را حفظ کند
تهیه وترجمه نجوای کنگان
منبع:
State of Crisis
by Pro Zygmunt Bauman (Author), Mr Carlo Bordoni (Con
Paperback: 172 pages
Publisher: Polity; 1 edition (July 8, 2014)
Language: English
نوع مطلب :
مقاله،
برچسبها :
نجوای کنگان .کتابی در تلاش برای درک بحران اقتصادی و اجتماعی دنیای غرب کتاب: وضعیت بحران/ State of Crisis by Pro Zygmunt Bauman (Author)،
Mr Carlo Bordoni (Con Paperback: 172 pages Publisher: Polity; 1 edition (July 8،
2014) Language: English،
لینکهای مرتبط :

روزنامه نگار و نویسندهی بنام "کیسی میشل " مقالهای را برای فاکس نیوز نوشت که در آن ایالات متحده را بعنوان محور اصلی ونماد دستگاه حاکمیت فاسد (حاکمان دزد) معروف به " کلپوکرات مدرن " در سراسر جهان توصیف کرده و خاطرنشان میکند: این چرخهی تباهی ؛ نشانی از قانون فاسد با رئیس جمهور آمریکا فعلی آغاز نشده است. گرچه منتقدین ترامپ غالباً از عبارت "قاعده سارقان" یا "كلپتراك" برای توضیح رهبری ، مدیریت و نقش برجسته او در سیاست آمریكا را توصیف میكنند اما به نوعی در دولتهای قبل از او در آمریکا نیز سابقه دارد.
نویسنده مطلب میافزاید: قبل از سال 2016 - دانشگاهیان و پیشگامان سیاست خارجی آمریکا اکثرا فقط از کلمه "kleptocrat" استفاده میکردند ، که به مفهوم واقعی کلمه به معنای "حکومت سارقان" است. اما به لطف دولت ترامپ ، "کلپوکراتیک" یا "قانون سارقان" در حال عبور از یک لحظه ومرز بی سابقه است. دانستن دلیل آن دشوار نیست. همانطور که زاک بوچامپ Zac" Beauchamp " از فاکس نیوز در سال 2017 استدلال میکند : "غرایز سیستم کلپوکراتیک Kleptocrtic ترامپ (دزد فاسد)" ارتباط زیادی با دیکتاتورهای پس از اتحاد جماهیر شوروی و افراد قدرتمند استبدادی در جاهای دیگر دارد ، از فساد هواداری گرفته تا هدف قرار دادن مخالفان در جهان و همه وهمه. با بکارگیری ابزارهای اهرمیفشار ونفوذ موجود ، همانطور که در تلاش وی برای مسلح کردن یک دولت خارجی (اوکراین) آشکار است در این پروسه قابل ذکر است.زیرا برای جنگ سالاران ، جنایتکاران و دیکتاتورها در جهان ، هیچ هدیهای بزرگتر و بهتر از راه اندازی یک شرکت ساختگی مجهز آمریکایی برای تحقق اهدافشان وجود ندارد.
البته مکانهای متنوعی نیز وجود دارد - مانند جزایر کیمن یا جزایر دیگری یا کشورهایی مانند پاناما یا سنت کیتس و نوویس - که صنایع شرکتهای ناشناس در آنجا گسترش یافته است. شاید جای تعجب نباشد که بسیاری از آنها بطور خاص در امتداد شرکتهای قبلی آمریکایی ایجاد شده ان.
اما آنچه که شرکتهای آمریکایی را متمایز میکند ، مقیاس گسترده عملکرد است. طبق آخرین آمار ، سالانه حدود 2 میلیون شرکت در ایالات متحده ایجاد میشود ، بیشتر از هر کشور یا نهاد دیگری.....
این روزنامه نگار درادامه مینویسد: بزرگترین تأمین کننده شرکتهای صوری "پوسته ناشناس ".(anonymous shell corporations/companies)* تنها مستقر در پاناما یا جزایر کیمن نیستند یا یک پناهگاه سنتی در خارج از کشور مانند باهاما است و سوئیس نیز دیگر سیاست مالی قوی ندارد ، در عوض ، همه این موارد را در دلار جمع آوری میکند و دلیل اصلی این امر نهفته در فدرالیسم است....
تمام آنچه شما نیاز دارید 15 دقیقه است و کمیپول برای ارائه بستههای تسهیلات با قیمت حدود 100 دلار و سپس تغییر پول برای کلاهبرداران و فاسدانی که در حال مسابقه هستند تا به دولت برسند. این روند هویت شما را پنهان میکند فقط کافیست یک شرکت صوری آمریکایی را برای مالکیت خود ایجاد کنید. این آسانتر از گرفتن کارت کتابخانه است. (شرکتها / شرکتهای پوسته ناشناس) شرکتهایی را ایجاد میکنند که فقط روی کاغذ وجود دارند و هیچ دفتر و کارمندی ندارند ، اما ممکن است یک حساب بانکی داشته باشند یا ممکن است ابزارهای سرمایه گذاری داشته باشند یا صاحب داراییهای ثبت شده مانند یک مالکیت واقعی باشند. بندرگاه یا یک کشتی. این شرکتها ممکن است اهداف تجاری ظاهراً مشروع داشته باشند و این شرکت ممکن است به عنوان ارائه دهنده خدمات ثبت شود ، به عنوان نمایندهای برای دریافت مکاتبات حقوقی عمل کند ، یا ممکن است به عنوان ابزاری برای معاملات تجاری بدون در اختیار داشتن دارایی یا عملیاتی مهم عمل کند. بعضی اوقات ، از این شرکتها برای فرار از مالیات ، جلوگیری از محاسبهی مالیات ، پولشویی یا رسیدن به یک هدف خاص استفاده میشود ، با عدم افشای هویت مالک. ممکن است ناشناس بودن برای محافظت از داراییهای بزرگ شخصی از چشم دیگران یا در پیگرد قانونی توسط کشورهای غارت شده، پنهان شود.
تهیه وترجمه : نجوای کنگان
منبع:https://www.vox.com/policy-and-politics/2020/2/3/21100092/us-trump-kleptocracy-corruption-tax-havens
نوع مطلب :
تحلیل مقاله،
برچسبها :
نجوای کنگان https://www.vox.com/policy-and-politics/2020/2/3/21100092/us-trump-kleptocracy-corruption-tax-havens. فاکس نیوز: چگونه آمریکا به مرکز "حکومت سارقان" در جهان تبدیل شد؟،
لینکهای مرتبط :

یوسف:بله من به یاد دارم
و پس از این مقدمه : غرض اینکه گردوخاک و هیاهوی مبارزات انتخاباتی مجلس یازدهم فرو نشست و نکاتی در این خصوص مطرح گردید موردی که برخی روی آن مانوردادند میزان مشارکت در مقایسه با وضعیت مشابه در انتخابهای گذشته بود، واقع امر این است که با همه مشکلات موجود از قبیل شایعهی شیوع بیماری کرونا و ... در این باره هنوز هم این نرخ مشارکت در مقام قیاس با بسیاری از کشورهای به اصطلاح مدعی مشارکت دمکراتیک در اروپا هم نرخ قابل قبولی است و در کنار آن باید تاکید کرد : براساس معادلات رفتار انتخاباتی در علوم سیاسی؛ "اکثریت فعال" در ازای "اکثریت عددی "حضوری چشمگیر داشتند بویژه اینکه همواره در هر جامعه این اکثریت فعال است که تدبیر سرنوشت و چشم انداز ترسیمیرا با تلاش مضاعف تعیین و تامین میکند و از سوئی با کار عرضی در جامعه زمینههای جذب و فعالیت بخش قابل توجهی از اکثریت عددی رافراهم کرده، آسیبها و چالشها را باز میشناسد و با برنامه ریزی و کارکردهای موثر امید و بهره وری را در همهی ابعاد روح وتوانی نو میبخشد.

اسناد جدیدی از سازماندهی تبلیغاتی دولت انگلستان علیه سوریه رو شده است . این اسناد نشان میدهد چگونه خبرنگاران مجرب به طور طولانی مدت تحت تاثیر افسانهی ساختگی ٬٬ انقلاب سوریه ٬٬ قرار گرفته اند ، و به چه علت انگلستان با وجود عملیات موفق خود در سوریه از این کشور عقب نشینی کرده است.
سیستم اداری دموکراتیک باید اجازه بدهد تا مناظرات علنی در فضایی آزاد صورت بگیرد . از این رو تبلیغات سیاسی از متعلقات رژیمهای غیر دمکراتیک می باشد . با اینکه تاریخ به ما میآموزد تبلیغات مدرن کشور انگلستان و ایالات متحده به هنگام جنگ اول جهانی چگونه بوده است ،و تبلیغات اتحاد جماهیر شوروی و آلمان نازی نیز چگونه از آن تقلید کرده اند.
به هنگام جنگ علیه سوریه ، ما بارها نشان دادیم که حقیقت غیر از گفته های کشورهای غربی علیه این کشور میباشد . همچنین نشان داده ایم که چگونه اسناد و شواهد جعلی توسط سرویسهای سری ایالات متحده ، بریتانیا ، فرانسه و ترکیه به وجود آمده اند تا تهاجمات کشورهای غربی را بپوشانند و نشان دهند که در این کشور انقلاب مردمیعلیه یک دیکتاتور بر پا شده است .
اما باید متوجه بود که بریتانیا اهداف مشابه ایالات متحده را دنبال نمی کند . لندن امید داشت که به مانند پاریس بتواند به صورت دوران استعمار گذشتهی خود تاثیر گذار باشد . انگلستان اعتقاد نداشت که ایالات متحده مطابق با استراتژی رامسفلد-سبروسکی خواهان از بین بردن زیر ساختهای دولتی خاور میانهی بزرگ میباشد . از این رو عملیات ٬٬ بهار عربی ٬٬ را پایه گذاری کرد که مطابق با ٬٬ انقلاب بزرگ اعراب ٬٬ دوران لورنس عربستان بوده است ( در این انقلاب اخوان مسلمین در نقش وهابیون جنگ جهانی اول وارد صحنه شده اند ) . تبلیغات آنها به صورتی بوده که تصور میکردند بتوانند سوریهی جدیدی به وجود آورند که محوراصلی آن اخوان مسلمین خواهند بود ،و به مانند سازمان سیا قصد نداشتند این کشور را تجزیه کنند .
کشورهای غربی معتقد به انقلابهای کشورهای تونس ، مصر و لیبی بوده اند . از این رو پیش آوردن انقلاب چهارمیدر سوریه برایشان آسان به نظر میرسید .
روزنامه نگاران توسط نیروهای انقلابی ( که در واقع سرویسهای سری ترکیه و ناتو میباشند ) در دهکدهی سوری جبال الزاویه هدایت شدند تا در گردهمایی ارتش آزاد سوریه شرکت کنند و از آنها فیلم برداری نمایند . عدهی زیادی از خبرنگاران تحت تاثیر این تبلیغات قرار گرفتند و تصور کردند که قیامیمردمی در راه است . زمانی که این صحنه سازیها توسط دانیال ایریارت در رسانهی ( آی بی سی ) اسپانیا فاش گردید – چرا که او متوجه شده بود که این شورشیان سوری نمیباشند، بلکه شورشاین لیبایی هستند که تحت فرمان عبدالکریم بالحج و مهدی ال هراتی [ 1] گردهم آمده اند – اما رسانههای جهان حاضر نشدند این واقعیت را بپذیرند . همچنین خبرنگاران نتوانستند به اشتباه خود پی ببرند ، حتا زمانی که همکاران آنها با این اشتباه مواجه میشوند ،و دست اندر کاران تبلیغات ، افسار به گردن آنها میاندازند.
به مانند همیشه ، بریتانیا توسط ( ارای کی یو ) که سازمان تحقیقات ، اطلاعات و ارتباطات میباشد ، توانسته با کمک گرفتن از یک مردم شناس ،به بهره برداری تبلیغاتی خود ادامه بدهد . این مردم شناس توسط چند پیمانکار فرعی که یکی از آنها افسر سابق سازمان ام آی ۶ با نام کلنل پل تایلی بوده است ، این موضوع را در میان بگذارد (اینکه این فرد افسر سابق میباشد ، اجازه میدهد تا مسئولیت عملیاتی که به بی راهه کشیده میشوند را به گردن نگیرد ) . برای آنکه این عملیات به درستی انجام شود سه دفتر توسط افسران پیمانکار فرعی در استانبول ، ریهانلی ( ترکیه ) و عمان ( اردن ) به وجود آمده است . در حالی که سازمان سیا از آلمان عملیات را کنترل میکرده .
این عملیات در تابستان سال ۲۰۱۳ به هنگام بمباران شیمیایی آغاز شد ، که در آن اتاق نمایندگان ،تحت تاثیر تبلیغات علیه عراق ، به وزارت دفاع این کشور اجازه نداد تا هیچ نیروی نظامیبه این منطقه اعزام شود . از این رو بودجهی اولیه وزارت امور خارجهی بریتانیا، توسط وزارت دفاع این کشور و آژانس کانادایی و ایالات متحده تامین گردید . و نظامیان تنها با این بودجه قادر به انجام عملیات شدند.
این عملیات تحت فرماندهی افسر ام آی ۶ با نام جاناتان آلن صورت گرفت ، که او مرد شمارهی دو از فرستادگان دیپلماتیک انگلستان به شورای امنیت سازمان ملل بوده است.
-
- افسر سازمان اطلاعات سری بریتانیا و مسئول دفتر ملکه ، جاناتان آلن ، در حال برگذاری کنفرانس در سازمان ملل به همراه متحد محبوب خود سفیر فرانسه فرانسوآ دلاتر میباشد
این عملیات جدید ، توسط سازمان ( این کو استارت که دفتر نو آوری اطلاعات و استراتژی میباشد ) صورت گرفت ، که میبایستی خود را در نقش یک پارتنر تجاری معرفی کند که هیچ رابطهای با مسئولان بریتانیایی ندارد . افراد سوری که در این توطئه شرکت داشتند تصور نمیکردند که در حال خیانت به کشورشان میباشند .و بر این عقیده بودند که با وجود جنگ میتوانند برای خود پولی دست و پا کنند . چرا که با توجه به سطح زندگی آنها ، پولهایی که دریافت می کردند بسیار قابل توجه بوده است .
سیستم ٬٬ شهروند خبرنگار ٬٬ در برابر پانصد هزار لیر ماهانهای که از بودجهی بریتانیا پرداخت میشد ، بسیار عملیات اقتصادی بود ( ۵۰ تا ۲۰۰ دلار برای یک ویدیو ، ۲۵۰ تا ۵۰۰ دلار برای اطلاعات روزمره ) ، و این خبرنگاران میتوانستند با اطلاعات و شواهد نشان بدهند که رژیم سوریه به سرکوب ملت خود میپردازد . زمانی که این مدارک توسط سازمان ام آی ۶ و بی بی سی و اسکای نیوز عربی و الجزایر ( قطر ) و ال عربی ( سعودی ) دسته بندی شد ، چهار عامل که به طور کامل و با کمک جنگ ساختگی کشورهای غربی ،( به رغم نقض آشکار قطع نامههای سازمان ملل در خصوص ممنوعیت تبلیغات جنگی )در این عملیات شرکت داشتند . افرادی که از سوریه در این رابطه همکاری میکردند ، میبایستی با تعهد کتبی ، پنهان بمانند ، مگر آنکه به طور رسمیاجازه می یافتند تا روابط خود را با سازمانهای ذیربط نشان دهند .
روزنامه نگاران غربی ، نمیتوانستند با شهروند خبرنگاران سوریه ارتباط مستقیمیداشته باشند و تنها از طریق ویدیو و شواهدی که آنها در اختیار می گذاشتند با آنها در تماس بودند و تحت تاثیر تبلیغات تلویزیونی آنها قرار می گرفتند .
اسناد منتشره توسط یان کوباین نشان داد که مجریان بین المللی ، هدفی در سوریه دنبال میکردند . لندن امید داشت تا بتواند رفتار ملت خود را نسبت به عوامل ٬٬میانه رو ٬٬در برابر ٬٬ افراطیون ٬٬ تشویق کند .اما ٬٬ میدل ایست آی (چشمان خاور میانه ) ٬٬ متوجه نشد که تبلیغات نباید به مفهوم روزمره تعبیر شوند ، بلکه باید تحت تاثیر تصمیمات تونی بلر باشند . او به هنگام اجرای طرح ٬٬ بهار عربی ٬٬ ، نشان داد که دفتر ملکه رهبران میانه رو ضد امپریالیستی را به مانند ٬٬ اخوان مسلمین ٬٬ ، به صورت متحدان خود به حساب میآورد . در حالی که دشمنان آنها که ٬٬ افراط گرایان ضد امپریالیستی ٬٬ بودند ( به مانند رژیم ملی گرای بعث سوریه ) همچنان دشمن باقی میماندند [ 2]
مردم شناسی که مدیریت این پروژه را بعهده داشت تاکید داشت که باید در منطقه سرویسهای اورژانس ترتیب داد ( پلیس آزاد کلاه سفیدها که جزو گروه سابق افسر ام آی ۶ جیمز لو مزوریه بودند ) ، نه به این خاطر که به کمک مردم بشتابند ، بلکه پس از سرنگونی رژیم ملی گرای بعث ،مردم به آنها اعتماد داشته باشند . در این نقطه ، او اشاره به طرح بازسازی کامل و بدون قید و شرط سوریه که توسط والکر پرتز آلمانی برای مرد شمارهی دو سازمان ملل که جفری فلتمن [ 3]
نوشته شده بود تاکید داشت . اما بریتانیا این موضوع را به اشتباه تفسیر نمود .
این عدم توافق، اصلی ترین دلیل بهم ریختگی عملیات بوده ، به خصوص آن زمان که واشنگتن کوشید تا منطقه ی( سنی استان) را به کمک داعش ، همچنین منطقهی (کردستان آزاد) را به کمک پ ک ک ترکیه و پ د ک عراق به وجود آورد . اما بعدها بریتانیا تصور کرد که این جنگ ربطی به آنها ندارد ، از این رو تصمیم گرفت تا از منطقه خارج شود .
برنامهی ام آی ۶ شامل سه قسمت بوده است :
هویت سازی سوریه:
متحد ساختن سوریها با تاکید بر مثبت بودن مسائل فرهنگی و سنتهای
مشترک و باز سازی حس اعتماد میان همسایگان ، با بزرگ نمایی قدرت سوریه .
سوریه آزاد:
ایجاد حس اعتماد در شکل گیری سوریهی آینده که عاری از حکومتهای افراط گرا باشد.
تخریب:
کوشش برای تضعیف گروهها و عناصر افراط گرای خشن (ای وی ) در سوریه با
ایجاد اعتماد در روایات و عوامل (ای وی ) و دور ساختن این عوامل از میان
عموم مردم.
با در نظر گرفتن اسناد یان کوباین ، پیمان کاران فرعی سازمان ام آی ۶ سخنگویانی از میان مخالفان سوریه ایجاد کردند و توانستند حسابهای کاربری در شبکههای اجتماعی به وجود آورند ، همچنین دفاتر رسانهای ایجاد کنند که ۲۴ ساعته فعالیت میکنند . آنها اشاره به طرح لوگوها و همچنین صحنه آرایی هایی به سبکهالیوود نداشتند ، که به مانند صف آرایی نظامیغوطه با به کار گیری از تانک ، از مقابل دوربینها عبور کند .
هدف دفاتر رسانهای برای ایجاد رابطه میان سخن گویان مخالف سوریه با خبرنگاران غربی بوده است تا پیش از مصاحبهها بتوانند بر آنها نظارت داشته باشند . از این رو رسانههای غربی تصور میکردند که این اطلاعات از منابع مستقل و با هزینهی کمیایجاد شده اند . در ابتدا ،به هنگام ایجاد تزلزل ( تا اواسط ۲۰۱۲ ) ، تمام رسانههای بین الملل ، گذارشگرانی به منطقه می فرستادند ( بریتانیا آنها را منحرف میکرد ) ، تا اینکه امروز هیچ گذارشگری در منطقه وجود ندارد . کشورهای غربی عادت کرده اند تا به آژانسهای خبری ام آی ۶ لندن با همراهی اخوان مسلمین ، و دیده بانان حقوق بشر سوریه ، اعتماد کنند ، با اینکه برای آنها امکان دست یابی به برخی حوادثی که مخابره میشود وجود ندارد .
[ 1] «Islamistas libios se desplazan a Siria para «ayudar» a la revolución», por Daniel Iriarte, ABC(España), 17 de diciembre de 2011. Version française : « Des islamistes Libyens en Syrie pour « aider » la révolution », traduction Mounadil Al-Djazaïri Réseau Voltaire, 18 décembre 2011.
[ 2] Sous nos yeux. Du 11-Septembre à Donald Trump , Thierry Meyssan, éditions Demi-Lune.
[
3] “آلمان و سازمان ملل متحد علیه سوریه”, بوسیله ى تی یری میسان, ترجمه حمید محوی, Al-Watan (Syrie) , شبکه ولتر, 28 ژانویه 2016,
www.voltairenet.org/article1...
“Draft Geneva Communique Implementation Framework”, “Confidence
Building Measures”, “Essential Principles”, “Representativness and
Inclusivity”, “The Preparatory Phase”, “The Transitional Governing
Body”, “The Joint Military Council and Ceasefire Bodies”, “The
Invitation to the International Community to Help Combat Terrorist
Organizations”, “The Syrian National Council and Legislative Powers
during the Transition”, “Transitional Justice”, “Local Governance”,
“Preservation and Reform of State Institutions”, “Explanatory
Memorandum”, “Key Principles revealed during Consultations with Syrian
Stake-holders”, “Thematic Groups”,
United Nations Department of Political Affairs(DPA), 2012-2014 (unpublished).

© REUTERS / Kim Kyung-Hoon
دریافت لینک کوتاه
تهیه شده توسط عماد آبشناس
علیرغم همه حرف و حدیثهایی که در مورد انتشار ویروس کرونا در ایران وجود دارد اما یک نکته بسیار مهم در این ماجرا این است که چرا دو دشمن اصلی آمریکا در جهان یعنی چین و ایران امروزه به صورت فیزیکی و روانی با این ویروس مقابله میکنند؟
اسپوتنیک - آیا ممکن است به زودی شاهد ورود این ویروس به دیگر کشورهایی که دشمن آمریکا هستند باشیم؟
این نکته زمانی بیشتر نمود پیدا میکند که مشاهده میکنیم ویروس در بسیاری از کشورها سرایت یافته ولی آمار چندانی از ابتلای آمریکاییها و یا متحدینشان به این ویروس وجود ندارد مخصوصا که به عنوان مثال تعداد چینیهایی که به آمریکا سفر میکنند و از سوی دیگر تعداد آمریکاییهایی که به چین سفر میکنند بسیار بیشتر از تعداد شهروندان ایران و چین است که میان ایران و چین تردد دارند.
مضاف بر این باید توجه داشت که شهر ووهان حدود دو سه ماه قبل از این ماجرا شاهد حضور صدها نظامی آمریکایی برای اجرای یک مانور جنگ بیولوژیک در این شهر بود و هزاران شهروند آمریکایی معمولا به شهر ووهان تردد دارند و داشتند اما تعداد بسیار کمی ایرانی به این شهر تردد دارند.
از نظر همه معادلات میبایست در حال حاضر تعداد خیلی بیشتری آمریکایی به این ویروس مبتلا میبودند؛ اما مشاهده میکنیم که تعداد آمریکاییهای مبتلا به این ویروس بسیار کم است.
یکی از موارد دیگر ممکن است بحث پرهیز و امکانات باشد که در حال حاضر در ایالات متحده وجود دارد، اما به دلیل تحریمها در ایران وجود ندارد؛ این در حالیست که چین از این منظر مشکلی ندارد.
بحث دیگری که مطرح میباشد خدمات بهداشتی و پزشکی است که نمیتوان انکار کرد در ایران ما پزشکانی داریم که در همه جای جهان زبان زد هستند.
اینکه به یکباره تعداد زیادی از کادر پزشکی ایران از پزشک گرفته تا پرستار که معمولا از همه بیشتر مراقب سلامتی خود هستند، با این ویروس دست و پنجه نرم میکنند هم نکته بسیار قابل تامل دیگری است.
اگر آمریکاییها هیچ اقدامی نکرده باشند حداقل کاری که انجام داده اند، این است که به دلیل تحریمهای خود علیه ملت ایران کیتهای پزشکی لازم و دستگاههای مورد نیاز در اختیار ایرانیها نبوده تا بتوانند از ورود ویروس پیشگیری کنند.
اینکه شهر قم از میان همه شهرهای ایران هدف ویروس قرار گرفته باشد نیز خود نکته دیگری در این ماجرا است.
هدف این نیست که در مورد قصورهای زیادی که موجب انتشار این ویروس در ایران شده گذشت کرد، بلکه هدف این است که به زاویه دیگری از ماجرا نیز بنگریم چون اهمیت زیادی دارد.
آیا احتمال دارد ماجرا به نوعی یک جنگ بیولوژیک باشد که آمریکاییها علیه ایران راه انداخته اند؟
آیا در این صورت نباید تدابیر دیگری اتخاذ شود تا بررسی کرد که چگونه اینها چنین جنگی را بر علیه ما راه انداخته اند و عوامل آنها که بوده اند و که هستند؟
چرا به یکباره سر و کله ویروس یک روز مانده به انتخابات در ایران پیدا شد؟
آیا این ماجرا برنامه ریزی شده نبوده است؟
چرا رسانههای وابسته به آمریکا و متحدین آن در منطقه تلاش دارند فضای ناامنی در میان مردم ایران ایجاد کنند و شایعه پراکنی میکنند؟
چرا برخی هم در داخل کشور با آنها همراهی میکنند؟
چگونه ماسک و مواد ضد عفونی که باید هر چه سریعتر در اختیار مردم قرار گیرد نایاب شده است؟
آیا این افراد فقط محتکر هستند و یا اینکه خیانتکارانی که با دشمن علیه ملت همکاری میکنند تا ویروس سریعتر در کشور انتشار یابد؟
© Photo / Fars
تدابیر پیشگیرانه برای ویروس کرونا در مرز عراق با ایران
چرا برخی کشورهای دشمن با ایران زمزمه قرنطینه کردن کل ایران را مطرح کرده اند و برخی کشورهای همسایه که تا به دیروز خریدار کالای ایرانی بودند و ایران از طریق آنها می توانست ارز مورد نیاز خود را به دست آورد حالا علاوه بر قطع مراودات خود با ایران خرید کالای ایرانی را متوقف کرده اند، آیا ماجرا بوی توطئه نمیدهد؟
چرا برخی از رسانههای وابسته به آمریکا و متحدین آن، مطرح میکنند که ایران بزرگترین صادر کننده ویروس کرونا است و مدام در مورد اینکه افرادی که به ایران سفر کرده اند ، مبتلا به ویروس شده اند و یا اینکه ایرانیهایی که به کشورهای دیگر سفر کرده اند ناقل ویروس بودند و هستند در حالی که در مورد انتقال ویروس از راه شهروندان کشورهای دیگر بحثی به عمل نمیآید؟
آیا به این دلیل نیست که میخواهند سفر به ایران و حتی سفر توریستها به ایران را متوقف کنند تا این درآمد ارزی هم از ایران سلب شود؟
به هر حال به نظر میآید که ماجرای ویروس کرونا مقداری مشکوک تر از معمول به نظر میآید و مقداری هم به تدبیر بیشتری در این زمینه نیاز است تا با همکاری مردم و دولت هرچه سریعتر بر این ماجرا غلبه بتوان شد.
نوع مطلب :
تحلیل مقاله،
برچسبها :
نجوای کنگان .چرا فقط دشمنان آمریکا کرونا گرفته اند؟ © REUTERS / Kim Kyung-Hoon گزارش و تحلیل 20:38 24.02.2020دریافت لینک کوتاه تهیه شده توسط عماد آبشناس،
لینکهای مرتبط :
تعداد صفحات : 1